Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایلنا، «برت مونرو» استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در کالج پن‌استیت است. آنچه در پی می‌آید گفت‌وگوی ایلنا با این استاد دانشگاه به بهانه انتخابات ریاست‌جمهوری در ترکیه است. 

 

«برت مونرو»، با اشاره به آغاز رقابت‌های انتخاباتی در ترکیه به ایلنا گفت: انتخابات ترکیه محک مهمی برای سیاست بین‌الملل است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به طور کلی، می‌توان چنین گفت که در این انتخابات با دو نوع سیاست مواجه هستیم: از یک سو، اردوغان را داریم که طی سال‌های اخیر سنگ‌بنای سیاسی محکمی برای خود ایجاد کرده است و از سوی دیگر «کمال قلیچداراوغلو» نامزد ائتلاف مخالفان ‌اردوغان موسوم به «ائتلاف ملت» قرار دارد.

رجب طیب اردوغان روز یکشنبه با بزرگ‌ترین چالش برای تسلط بر قدرت در دو دهه پیش مواجه خواهد شد. در این ۲۰ سال، او از یک شخصیت دموکرات مورد علاقه غرب به چیزی سراسر متفاوت بدل شد. این انتخابات سرنوشت سیاسی اردوغان را رقم خواهد زد.

وی افزود: نظرات عموما مبتنی بر این بوده که ‌یکی از این دو سناریو روی می‌دهد: یا دو دهه حکومت اردوغان به پایان خواهد رسید و ترکیه به دموکراسی و حاکمیت قانون باز خواهد گشت. یا اردوغان پیروز خواهد شد و تا زمانی که به عنوان سلطان جدید ترکیه زنده است در رأس قدرت ترکیه باقی خواهد ماند. این نظرات مبتنی بر این است که اردوغان وقع چندانی به دموکراسی نمی‌گذارد و در سرکوب مخالفان از هر ابزاری استفاده می‌کند. این خوانش البته چندان از حقیقت دور نیست؛ دست آخر، وضعیت حقوق بشری در ترکیه تعریف چندانی ندارد و بارها در این کشور شاهد سرکوب مخالفان و اقلیت‌های سیاسی بوده‌ایم. 

این استاد دانشگاه ادامه داد: از سوی دیگر، این را نیز باید لحاظ کرد که اردوغان طی سال‌های اخیر توانست در صحنه بین‌الملل به‌خوبی امتیازگیری کرده و جایگاه ترکیه را بالا ببرد. برای مثال در زمینه خرید جنگنده‌های اف-۱۶ از آمریکا شاهد بودیم که اردوغان به‌خوبی توانست فشارهای واشنگتن را مدیریت کند. در زمینه سوریه نیز دیدیم که اردوغان توانست وضعیت را به شیوه‌ای پیش ببرد که بیشترین سود را از منظر استراتژیکی از وقوع فاجعه نظامی در این کشور ببرد. در زمینه اوکراین نیز شاهد چنین سناریویی هستیم. 

وی در ادامه عنوان کرد: به طور کلی، اردوغان طی این سال‌ها نقشی میانجی‌گر را برای ترکیه ایجاد کرد و این قضیه به‌خوبی در انتخابات پیش رو تاثیرگذار خواهد بود. این نکته‌ای است که می‌تواند در نهایت به ضرر قلیچداراوغلو تمام شود، چراکه آنکارا آنچنان در معادلات ژئوپولتیک درگیر شده که چه‌بسا بسیاری از کشورها ترجیح بدهند وضعیت در ترکیه همچنان ثابت باقی بماند، آن هم با توجه به این نکته که رقیب اردوغان در زمینه مواجهه با بحران‌های فعلی جهان چه‌بسا تجربه کمتری داشته باشد. 

وی گفت: اما تا جایی که به سیاست داخلی مربوط می‌شود، قلیچداراوغلو توانسته روی موضوعات مهمی انگشت بگذارد؛ بهبود اوضاع معیشتی و حقوق بشری و همچنین وضعیت عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا که مدت‌هاست بدل به پرونده‌ای مختومه در دولت اردوغان شده است. قلیچداراوغلو اخیرا وعده کرده که در صورت پیروزی، درهای اتحادیه اروپا را به روی مردم ترکیه باز کند و این قضیه بی‌تردید تاثیرات اقتصادی گسترده‌ای هم دارد. از سوی دیگر، اردوغان نیز بی‌توجه به اوضاع معیشتی نیست و در حرکتی هوشمندانه چند روز پیش حداقل دستمزد در این کشور را افزایش داد. 

وی عنوان کرد: تمامی این مؤلفه‌ها نشان از آن دارد که هر دو طرف کمابیش شناخت خوبی از چالش‌های پیش رو برای پیروزی در انتخابات دارند. با این همه، نمی‌توان چنین تصور کرد که اردوغان نیز از حمایت توده‌های مردمی برخوردار نیست. او رشد و دسترسی را به خدماتی مانند مراقبت‌های بهداشتی بهبود بخشیده‌ و بسیاری از مردم را از فقر بیرون آورده است که واقعاً پایگاهی مهم در میان ساکنان ترکیه دارد. 

برت مونرو افزود: اردوغان در این انتخابات مزیتی دارد؛ او هنوز هم پایگاهی وفادار در ترکیه دارد. او بسیاری از رسانه‌ها را کنترل می‌کند و تقریباً کنترل کامل همه شاخه‌های حکومت را در اختیار دارد. اما این قدرت همچنین مخالفان او را در ترکیه که از نظر سیاسی به‌شدت قطبی شده، متحد کرده است.

وی افزود: شش حزب مختلف علیه اردوغان متحد شده‌اند. این رأی‌دهندگان از سکولارها گرفته تا ناسیونالیست‌های راستگرا و کُردها را شامل می‌شود که یک اتحاد بسیار غیرعادی است.‌ بنابراین برای او، احتمال شکست بعد از دو دهه حضور در اریکه قدرت چندان دور از انتظار نیست. اما تعداد کمی از مردم فکر می کنند که او به راحتی یا بی سر و صدا از قدرت کنار ‌می‌رود. در نهایت، گمان نمی‌کنم انتخابات روز یکشنبه پایان سریع برای این نزاع به دنبال داشته باشد و باید منتظر تحولات بیشتر باشیم. 

 

 

 

 

 

 

 

انتهای پیام/

منبع: ایلنا

کلیدواژه: انتخابات ترکیه بین الملل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۳۶۵۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رئالیسم سیاسی چیست؟

  عصر ایران - رئالیسم سیاسی (political realism) احتمالا قدیمی‌ترین نظریه دربارۀ سیاست بین‌الملل است. پیشینۀ این نظریه را می‌توان در شرح توکیدیدس (thuchydides) دربارۀ جنگ‌های پلوپونزی و نوشتۀ کلاسیک شون تسه (sun tzu) متفکر چین باستان مشاهده کرد.

  جنگ‌های پلوپونزی به مجموعه جنگ‌هایی گفته می‌شود که از 431 تا 403 پیش از میلاد بین اسپارت و آتن وجود داشت. نوشتۀ کلاسیک شون تسه نیز "هنر جنگ" نام دارد که دربارۀ راهبردها یا استراتژی‌های جنگی است. این کتاب تقریبا همزمان با شرح توکیدیدس دربارۀ جنگ‌های پلوپونزی (یا پلوپونز) نوشته شده است.

  از دیگر چهره‌های برجسته در سنت رئالیسم سیاسی می‌توان به ماکیاولی و توماس هابز اشاره کرد. با این حال رئالیسم فقط در قرن بیستم، با انگیزه‌های برآمده از دو جنگ جهانی، به صورت چشم‌انداز مسلط سیاست بین‌الملل درآمد.

  در حالی که ایده‌آلیسم تاکید دارد که "اخلاق" باید راهنمای روابط بین‌الملل باشد، رئالیسم بر پایۀ تاکید بر "سیاست قدرت" و پیگیری "منافع ملی" بنا نهاده شده است. فرض بنیادی رئالیسم این است که "دولت" بازیگر اصلی صحنۀ بین‌المللی یا جهانی است، و چون حکمران است، می‌تواند به صورت واحدی خودمختار عمل کند.

  افزون بر این، پیدایش ناسیونالیسم و ظهور دولت-ملت جدید، دولت را به اجتماع سیاسی همبسته‌ای تبدیل می‌کند که در آن سایر وفاداری‌ها و بستگی‌ها تابع وفاداری به ملت است.

  اندیشمندان رئالیست، مانند تی.اچ.کار و هانس مورگنتا، دربارۀ باور ایده‌آلیستی به "اینترناسیونالیسم" و هماهنگی طبیعی به "جامعۀ جهانی"، موضعی انتقادی داشته‌اند. تی.اچ.کار معتقد بود که ایمان ساده‌لوحانه به "حقوق بین‌الملل" و "امنیت جمعی" در دورۀ میان دو جنگ جهانی، سیاستمداران اروپایی و آمریکایی را از شناخت توسعه‌طلبی آلمان و اقدام برای جلوگیری از آن بازداشت.

  در مقابل، رئالیست‌ها بر این موضوع تاکید دارند که چون اقتداری بالاتر از دولت حکمران وجود ندارد، سیاست بین‌الملل در شرایط "وضع طبیعی" عمل می‌کند و به همین علت دستخوش آنارشی است نه هماهنگی.

  از این منظر، دولت‌ها در جهان مثل "افراد" هستند در جامعه‌ای فاقد دولت. در چنین جامعه‌ای، هیچ منبع اقتدار مشروعی وجود ندارد که بتواند افراد را از تعرض احتمالی به حقوق یکدیگر بازدارد. در جهان واقع نیز عملا چنین منبع اقتداری وجود ندارد.

 اگرچه تشکیل سازمان ملل اقدامی در راستای نقض این توصیف رئالیستی از سیاست بین‌الملل بوده، ولی ناکارآمدی این سازمان در جلوگیری از نقض حقوق بین‌الملل از سوی یک دولت، دال بر این است که توصیف رئالیست‌ها از وجود نوعی آنارشیسم در عرصۀ روابط بین‌الملل کاملا هم بیراه نیست.

  با این حال می‌توان مواردی را هم مثال زد که شورای امنیت سازمان ملل موفق شده به عنوان یک منبع مشروع اقتدار، مانع نقض حقوق یک دولت از سوی دولتی دیگر شود؛ و یا دولتی را از نقض حقوق ملت تحت حکمرانی‌اش بازدارد. بیرون راندن ارتش عراق از کویت در جنگ اول خلیج فارس و نیز ساقط کردن حکومت معمر قذافی برای ممانعت از کشتار مردم لیبی، هر دو با مجوز شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفت.

  بنابراین در چنین مواردی، شورای امنیت سازمان ملل مظهر "اقتداری بالاتر از دولت حکمران" است و مانع از پیدایش تام و تمام "وضع طبیعی" در عرصۀ روابط بین‌الملل می‌شود.

  در مجموع به نظر می‌رسد سازمان ملل متحد، وضعیتی مابین توصیفات و انتظارات رئالیست‌ها و ایده‌آلیست‌ها از روابط بین‌الملل ایجاد کرده است. یعنی مانع تحقق کامل توصیفات رئالیست‌ها بوده، ولی انتظارات رئالیست‌ها را چنانکه باید برآورده نکرده است.

  به هر حال مطابق نگرش رئالیسم سیاسی، نظام بین‌المللیِ آنارشیک، نظامی است که در آن هر دولتی مجبور است به خود کمک کند و به منافع ملی خود، که اساسا موجب بقای دولت و دفاع از سرزمین تعریف می‌شود، ارجحیت دهد.

  به همین دلیل است که رئالیست‌ها بر نقش قدرت در مسائل بین‌المللی چنین تاکید شدیدی دارند و می‌خواهند قدرت را بر اساس آمادگی نظامی یا نیروی نظامی‌اش بشناسند.

  البته آنارشی بین‌المللی به معنای درگیری بی‌امان و جنگ بی‌پایان نیست. رئالیست‌ها تاکید دارند که الگوی "درگیری و همکاری" عمدتا با نیازمندی‌های "توازن قوا" هماهنگ است.

این دیدگاه که در پی ایجاد امنیت ملی است، اذعان می‌کند که دولت‌ها وارد اتحادهایی می‌شوند که اگر در برابر یکدیگر به حالت توازن درآیند، ممکن است در بلندمدت صلح و ثبات بین‌المللی را تضمین کنند. اما اگر توازن قدرت به هم ریزد، نتیجۀ احتمالی جنگ است.  

دربارۀ نسبت رئالیسم با "وضع طبیعی" باید این نکتۀ را متذکر شد که رئالیست‌ها معتقدند "نظم بین‌المللی" همان "وضع طبیعی" کلاسیک نیست، زیرا قدرت و ثروت و سایر منابع در میان دولت‌ها به طور برابر توزیع نشده است.

  در واقع بازیگران اصلی به طور سنتی با موقعیت "قدرت‌های بزرگ" هماهنگ شده‌اند. سلسله‌مراتب برآمده از دولت‌ها، که حاصل این وضع است، تا حدی نظمی را به نظام بین‌المللی تحمیل می‌کند، و کنترلی را نشان می‌دهد که قدرت‌های بزرگ از راه بلوک‌های تجاری، "مناطق نفوذ" و مستعمره کردن، آشکارا بر "دولت‌های تابع" اعمال می‌کنند.

  این وضع در دورۀ جنگ سرد به ایجاد نظم جهانی دوقطبی‌ای انجامید که در آن رقابت بین بلوک قدرت ایالات متحدۀ آمریکا و بلوک قدرت شوروی به بیشتر بخش‌های جهان گسترش یافت.

  رئالیست‌ها معتقدند که دوقطبی بودن جهان به حفظ صلح کمک می‌کرد زیرا هزینه‌های نظامی فزاینده منجر به به ایجاد سیستم بازدارندۀ فعالیت هسته‌ای می‌شد؛ بویژه زمانی که در دهۀ 1960 احتمال نابودی حتمی متقابل تشخیص داده شده بود.

  از این رو سلسله‌مراتبی باثبات بر پایۀ مقررات پذیرفته شده و فرایندهای شناخته شده جلوی آنارشی را گرفت و رئالیست‌ها را تشویق کرد تا اندیشۀ تعدیل‌شده‌ای را بپذیرند که آن را "جامعۀ آنارشیستی" نامیدند.  

  رئالیسم سیاسی بر "جدایی سیاست از اخلاق" تاکید دارد. همین تفکیک، مبنای مهم‌ترین انتقادها به این نگرش سیاسی بوده است. منتقدان می‌گویند رئالیسم سیاسی مایۀ مشروعیت رقابت نظامی و جاه‌طلبی قدرت‌های بزرگ و کوچک است. از نظر منتقدان، "سیاست قدرت" جهان را در آستانۀ "فاجعۀ هسته‌ای" قرار داده و در تامین صلح هم چندان موفق نبوده.

  انتقاد دیگر را نظریه‌پردازان فمینیست مطرح کرده‌اند که معتقدند رفتار قدرت‌جویانه و پرداختن به امنیت ملی و قدرت نظامی، همگی بازتاب سلطۀ مردان بر عالم سیاست است که ترجیحاتشان اساسا تجاوزگرایانه و رقابت‌جویانه است.  

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: «ایده‌آلیسم» در سیاست جهانی یعنی چه؟ «وضع طبیعی» ؛ عرصۀ خشونت یا آزادی؟ «سیاست واقعی» چیست؟

دیگر خبرها

  • اردوغان از دست دادن با مارک روته اجتناب کرد؟ + فیلم | وقتی دست آقای سیاستمدار روی هوا ماند!
  • اردوغان از دست دادن با مارک روته اجتناب کرد+ فیلم
  • سودای هلند برای ریاست بر ناتو و نقش ترکیه
  • نقش جاده ابریشم ترکیه در معادلات خاورمیانه/ اردوغان پروژه آمریکا را دور زد؟
  • رئیس حزب آینده ترکیه با هنیه دیدار و درباره جنگ غزه گفت وگو کرد
  • احمد داود اوغلو با هنیه دیدار کرد
  • رسانه عبری: باکو میانجی بالقوه تل‌آویو و آنکارا است
  • مقامات سیاسی ترکیه و دردسر خودروهای لوکس
  • پرسپولیس با اصالت است و باید از کاری که استقلال کرد دوری کنیم! | کار رقیب وجهه بین المللی شان را خراب می کند
  • رئالیسم سیاسی چیست؟